

فرهادی، هنرمند یا فروشنده سیاسی؟
فروشنده، نام اثر فاخر و با کیفیتی به کارگردانی و نویسندگی اصغر فرهادی است. فیلمنامه این فیلم به شدت جزئی است و هر بار تفکر درباره آن، سبب روشنشدن چراغ جدیدی در ذهن مخاطب میشود.
این فیلم به دلایل مختلف از جمله کارگردانی قوی، حضور بازیگران مطرح و با کیفیت مانند شهاب حسینی (عماد) و فیلمنامهنویسی خوب، موفق به کسب جوایز متعدد در داخل و خارج کشور شده است.
فرهادی همچنان سعی در درگیرکردن مخاطب داشته و به همین جهت در سکانس اول شاهد گریزی به گودبرداری کنار خانه عماد و رعنا (ترانه علیدوستی) هستیم که باعث درگیری مخاطب با سرنوشت عماد و رعنا میشود.
نکته دیگری که در فیلمنامه حائز اهمیت است، ارتباط بین اسم و شخصیت افراد است. عماد در ادبیات فارسی به معنای «ستون» است؛ مفهوم این واژه در شخصیت عماد کاملا مشهود است.
عماد معلمی بااخلاق، مردی خانواده دوست و مسئولیتپذیر است؛ تا جایی که در هنگام خرابشدن ساختمان همسایهها روی کمک او حساب میکنند و از او درخواست کمک دارند.
جدا از مشکلاتی که زندگی عماد و رعنا را تحت تاثیر قرار داده، آنان در حال تمرین برای اجرا نمایشنامه «مرگ فروشنده» اثر آرتور میلر هستند.
اولین ایراد فیلم، در صحنه تمرین تئاتر دیده میشود.
در فیلم میبینیم که بازیگران در حال دویدن هستند و این صحنه، تصویری از تئاتر ایران نیست و بیشتر در تئاترهای خارجی آن را میبینیم!
فیلم، زندگی عماد و رعنا را به دو بخش قبل از تجاوز به رعنا و پس از آن تقسیم میکند و در بخش دوم به تاثیرات تجاوز بر روح و روان بانوان، اثر آن بر کانون خانواده و واکنش افراد در برابر آن میپردازد.
قبل از سکانس حمام رفتن رعنا، می بینیم که رعنا وقتی میخواهد چراغ حمام را روشن کند، چراغ می سوزد و خاموش میشود که این خود به مخاطب این پیام را میرساند که در این مکان واقعه ناگواری اتفاق خواهد افتاد.
در سکانس حمام رفتن رعنا که داستان از آنجا شکل میگیرد ایراداتی وارد است که سبب ایجاد سوالاتی در ذهن مخاطب میشود.
در این سکانس رعنا در حال صحبت تلفنی با عماد است و سفارش خرید به او میدهد؛ بلافصله پس از قطع تماس، صدای زنگ آیفون به گوش رعنا میرسد که با بیتفاوتی و خیال اینکه عماد پشت در است، در را باز میکند.
این صحنه چندان طبیعی نیست زیرا رعنا چگونه میتواند فکر کند عماد پشت در است درحالیکه چند ثانیه پیش در حال مکالمه با او بود و از او در خواست خرید مایحتاج خانه را داشت؟ با چه سرعتی عماد توانست خرید کند و خود را به خانه برساند؟
عماد برای ورود به ساختمان از همسایه کمک میگیرد زیرا رعنا قادر به بازکردن در نیست و ما میبینیم که همسایه خیلی عادی رفتار میکند، در صورتی که در سکانسهای جلوتر از همسایه دیگر میشنویم که صدای جیغ و داد کل ساختمان را در بر گرفته بود، پس چگونه ممکن است همسایه چیزی نشنیده باشد و عادی رفتار کند؟
پس از سکانس تجاوز، رعنا دیگر آن دختر خوشحال سرخوش نبود و ترس وجودش را فرا گرفته بود، تا حدی که به حمام نمیرفت و این نشاندهنده واقعیت تلخ تجاوز و تاثیر آن بر روی روح و روان بانوان دارد که ناشی از یک انحراف جنسی است.
در ادامه نویسنده نشان میدهد که بخاطر ترس از آبرو، رعنا حاضر به پیگیری مسئله از راه قانونی نیست و همین بحث عماد را ناراحت میکند؛ به همین دلیل او سعی میکند خودش عدالت را اجرا کند.
در انتها فرهادی باز هم پایانی غیر قابل انتظار برای مخاطب رقم میزند که دقیقا همین مسئله باعث میخکوبکردن مخاطب به صندلی میشود؛ اما با تمام اینها اصغر فرهادی نیز یک انسان است و ایراداتی در کارش وجود دارد و نباید از او در سینمای ایران بت ساخت.
این فیلم موفق به دریافت جوایز متعددی از جشنوارههای خارجی شد اما اگر این فیلم یک فیلمی مثل «آینه بغل» بود باز هم موفق به کسب دریافت همچین جوایز میشد؟
همیشه فیلمهایی مورد توجه خارجیها قرار میگیرند که مسائل سیاه جامعه ایران را به تصویر میکشند.
هر جامعهای جنبههای خوب و بد دارد و این مسائل در تمام کشورها مطرح است اما چطور است که تنها ساخت چنین
فیلمهایی باعث موفقیت عوامل میشود؟
قطعا با دیدن این فیلم تصویر خوبی درباره ایران در ذهن مخاطبان غیرایرانی شکل نخواهد گرفت که این دقیقا نقطه آسیب زننده به ایران عزیز ما است.
این فیلم میتوانست بهتر از این باشد و حتی میتوانست وارد حوزه روانشناسی شود و به افرادی که در برابر تجاوز سکوت
میکنند آموزش دهد که واکنش درست در برابر چنین وقایعی چگونه است و رفتار خانواده قربانیان باید چگونه باشد.
این فیلم در مجموع میتوانست فرهنگسازی خوبی انجام دهد چون صرفاً با انتقاد و به تصویر کشیدن مشکلات داخلی هم در داخل کشور و هم خارج از آن دردی درمان نمیشود و فرد منتقد میتواند راهکار پیشنهادی خود را برای حل این مشکل بیان کند؛ چیزی که در آثار کمی قابل مشاهده است.
بازی بینقص شهاب حسینی، ترانه عیلدوستی، مهدی کوشکی و دیگر بازیگران، یکی از عوامل موثر در درخشش این فیلم محسوب میشود که به خوبی توانستهاند آنها را انتخاب کنند.
اما باز بحثی که هنوز باز است این است که اصغر فرهادی یک هنرمند سینما است یا صرفا یک تاجر سیاسی که در اکثر فیلمهایش صرفا جنبههای بد جامعه را به تصویر کشیده است.
آیا اگر این نویسنده و کارگردان فیلمی خارج از این زمینه بسازد، باز هم میدرخشد؟
جالب بود و تاثیرگذار